چرا فضای کار اشتراکی برای رشد کسب و کار مناسب است؟

چرا فضای کار اشتراکی برای رشد کسب و کار مناسب است؟

وبلاگ مقالات چرا فضای کار اشتراکی برای رشد کسب و کار مناسب است؟

فضای کار اشتراکی

فضای کار اشتراکی

 

چرا فضای کار اشتراکی برای رشد کسب و کار مناسب است؟ به دلیل خدمات متنوع و خلاقانه و فضای شاد و پر انرژی این مکان ها طرفدار دارد.

یکی از فلسفههای شکلگیری و طراحی فضاهای کار اشتراکی، خصوصیات پویای آنها شبیه به افرادی است که از آن استفاده خواهند کرد.

این فضاها عملکردها و انعطافپذیری در اختیار افراد قرار میدهند

که در یک اداره معمولی مشاهده نخواهید کرد.

فضای کار اشتراکی یک گزینه قابل استفاده برای رشد کسب و کار است.

چنین فضایی باعث میشود افراد، از مزایای یک کسب و کار متمرکز در یک محل با یک قیمت به مراتب ارزانتر به نسبت یک دفتر کار تجاری سنتی (با صرفهجویی در هزینهها تا ?? درصد) بهره ببرند.

کاهش هزینه های اولیه

یکی از تدابیر مهم در کسب و کار نگه داشتن سطح هزینهها تا جای ممکن پایین است،

به ویژه اگر تازه فعالیت تجاری خود را شروع کردهاید.

اگر به یک اداره یا مرکز فرماندهی نیاز دارید،

اما مقدار پول و انرژی شما برای انجام تمامی وظایف اجرایی لازم برای مدیریت یک اداره کم است،

میتوانید از فضای کار اشتراکی استفاده کنید.

ما در این مطلب قصد داریم مزایای استفاده از فضای کار اشتراکی را به شما معرفی کنیم.
هزینه کم برای شروع فعالیت

فضاهای کار اشتراکی در اختیار کارآفرینان و فریلنسرها فرصتی قرار میدهند

تا بدون نگرانی در مورد هزینههای لازم برای ایجاد یک فضای کار واقعی از یک محیط کاملا مجهز استفاده کنند.

با استفاده از یک فضای مشترک، افراد میتوانند بدون نیاز به محاسبه و تخصیص بودجه به مواردی مانند کرایه، مالیات، تجهیزات لازم و هزینههای مختلف دیگر که به دنبال شروع یک کسب و کار میآید، فعالیت خود را شروع کنند.

حتی اگر از نظر مالی توانایی داشته باشید، زمان صرف شده در تامین تجهیزات و مبلمان اداری یا کسب مجوز به قدری زیاد است

که بهتر است همان را صرف برپایی کسب و کار خود کنید.

در یک فضای اشتراکی، تمامی امکانات در نظر گرفته میشوند

و افراد میتوانند توجه خود را بیشتر معطوف رشد و توسعه کسب و کار خود کنند.
انعطافپذیری

به دنبال رشد تیم شما، گسترش یک فضای کار اشتراکی فوقالعاده آسان است.

قراردادهای استفاده از محیط میتواند طوری تنظیم شود که مناسب استفاده یک فرد، یک تیم دو نفره یا یک شرکت ? نفره باشد.

بعضی از فضاها یک اتاق کنفرانس برای رویدادها یا گروههایی با تعداد افراد بیشتر دارند.

در بعضی از محیطها میتوانید بادجه تلفن، خدمات صندوق پستی و حتی میزهای ایستاده پیدا کنید.

آدرس محل کار در یک ناحیه خوب

از مزایای دیگر فضای کار اشتراکی این است که مشتریان به راحتی میتوانند شما را پیدا کنند.

اغلب فضاهای کاری اشتراکی در نواحی مهمی از شهر برپا شدهاند

و دیگر شما مجبور نیستید کیفیت مکان کاری خود را فدای کرایه ماهیانه ارزانتر و هزینههای مصرف برق، آب و گاز پایین کنید.

زمانی که کسب و کار خود را به یک فضای کار اشتراکی انتقال میدهید،

در مناطق مهم شهر آدرسی برای محل کار خود به دست میآورید

و به راحتی به ایستگاه مترو، اتوبوس، باشگاهورزشی و حتی مراکز خرید دسترسی دارید.

فرصتهای برقراری ارتباط و آشنایی با افراد مختلف

اجاره یک محیط کاری مشترک باعث میشود اطراف شما را افراد هدفمند و کارآفرینان موفق پر کنند.

یعنی هر روز به معنای فرصتی برای برقراری ارتباط با مدیران کسب و کارهای کوچک، متفکران بزرگ، فریلنسرهای حرفهای و دیگر کارآفرینان است.

عضوی از یک جامعه کار اشتراکی به معنای این است

که اطراف فرد را شرکا، مشتریان و مربیان بالقوهدر بر میگیرد

و به او این امکان را میدهد تا به آسانی در زمان نیاز به کمک برای پروژههای خاص یا کارهای حساس از نظر زمانی از سایر افراد کمک بگیرد.

افزایش سطح تعادل بین کار و زندگی

زمانی که در فضای کار اشتراکی فعالیت میکنید هرگز با پدیده «همیشه کار، تفریح هرگز» روبرو نمیشوید.

این فضاها سطح تعادل بین کار و زندگی را افزایش میدهند

و مکانی را برای افراد فراهم میکنند تا استرس نداشته باشند

و در طول روز کاری انرژی خود را دوباره به دست آورند.

جدا از گردهمآییهای اجتماعی هفتگی، برای بهبود سطح کیفی سلامت افراد این محیطها فعالیتهایی مانند مدیتیشن و کلاسهای هفتگی یوگا برگزار میشود.

بعضی از فضاهای کار اشتراکی برای مدیتیشن، عبادت یا حتی فقط استراحت کوتاه مکان اختصاصی در نظر گرفتهاند.

پارادیس هاب در شبکه های اجتماعی:

شماره دفتر کار: ???????????

آدرس دفتر کار: شعبه مرکزی: تهران، بلوار ارتش غرب، بعد از بلوار اوشان، خیابان ابوالفضل صمیع، شعبه باغ بهشت

 

https://www.linkedin.com/company/paradisehub

https://t.me/paradisehub

https://www.instagram.com/paradisehub.ir

 

نقد کتاب چرا ملت ها شکست می خورند

نقد کتاب چرا ملت ها شکست می خورند

کتاب چرا ملت ها شکست می خورند سعی دارد به‌طور جامع شرح دهد که به چه دلیل ?.?? هزار میلیون نفر در کشورهای درحال پیشرفت در فقر به سر می‌برند و مدام در تقلا هستند تا با درآمدی که گاهی حتی از ?.?? دلار نیز کمتر است روزگار سر کنند. شاید انتظار داشته باشید این کتاب، اثری غم‌انگیز باشد و مطالعه‌اش احساس بدی به شما دست دهد؛ اما بر خلاف انتظار شما، اثری است فرح‌بخش و غنی که نوید فردای بهتر می‌دهد و شاید بتوان گفت که در نوع خود شاهکاریست.

دارون عجم‌اوغلو و جیمز ای رابینسون، دو نویسنده‌ی پرشور و معتبر این اثر، کار خود را با دادن اندک چشم‌اندازی به خواننده آغاز می‌کنند؛ آنها بیان می‌کنند که برطبق آمار، حتی در اوضاع ملال‌آور اقتصاد این روزها، یک شهروند آمریکایی به‌طور میانگین هفت برابر ثروتمندتر از یک شهروند مکزیکی، ده‌ برابر ثروتمندتر از یک شهروند ساکن پرو، حدود بیست برابر ثروتمندتر از یکی از سکنه‌ی جنوب صحرای ساهارا و حدود چهل برابر ثروتمندتر از ساکنین کشورهایی چون اتیوپی، مالی و دیگر کشورهای آفریقایی است که در شرایط مشابه قرار دارند. دلیل چنین اختلاف متحیرکننده‌ای چه می‌تواند باشد؟

پاسخ نویسنده به این سوال بسیار ساده است: تصور نادرستی که مدت‌هاست در اذهان عمومی نهادینه شده‌است؛ نویسندگان کتاب پیش رو از مباحثه‌های قدیمی علمی-اجتماعی بر سر اثبات این اصل که فقر، پایدار است به تنگ آمده‌اند؛ از نظر آن‌ها  فقر را نباید به حساب موفقیت جغرافیایی بد و الگوهای فرهنگی نادرست گذاشت و یا آن را از چشم رهبران نالایق دید.

نویسندگان کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» به جای آنکه فقر را نتیجه‌ی شانس بد بدانند، تمرکز خود را صرف جریان‌های تاریخی و گره‌هایی می‌کنند که سیاست‌های دنیای امروز را شکل می‌دهند؛ سیاست‌های پیش‌گرفته‌شده در دنیای امروز به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته‌ی اول سیاست‌های فراگیر هستند که موضوعاتی چون توزیع قدرت، بهره‌وری، تحصیلات، فناوری و سلامت عمومی مردم را شامل می‌شوند و دسته‌ی دوم، سیاست‌های جانبدارانه و سودجویانه‌ای که ثروت کشور را در یک طبقه‌ی جامعه متمرکز می‌کنند و تنها به سود قشری خاص، دیگر افراد جامعه را کنار می‌گذارند.

دارون عجم‌اوغلو و جیمز ای رابینسون در ادامه بعد از بررسی تاریخ کشورهایی چون کنگو و موشکافی علل سیاسی که سبب فقر و تیره روزی طولانی‌مدت مردم این کشورها شده است، این نکته را نیز یادآور می‌شود که هستند کشورهایی که زمانی در شرایط ناگوار مشابهی به سر می‌بردند اما موفق شدند تا راهی به‌سوی نجات بیابند. آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که دلیل اصلی سعادتمندی و یا بیچارگی مردم یک کشور را فقط و فقط باید در سیاست‌های حاکم بر آن کشور جست‌‌وجو نمود؛ اگر کشور بوتسوانا توانست اوضاع خود را سروسامانی دهد، به این دلیل بود که سیاست‌های خود را تغییر داد و آن‌ها را بر پایه‌ی دستیابی به ثروت و سعادت تنظیم کرد؛ اگر کنگو و زیمباوه در چرخه‌ی بی‌پایان فقر و بدبختی گیر افتاده‌‌اند به این دلیل است که هرگز برای رهایی از فقر تلاش نکرده‌اند.

نویسندگان کتاب از معترضان مصری در میدان التحریر نیز سخن می‌گویند؛ به نظر آن‌ها آن معترضان تماماً حق اعتراض داشند. دولت فاسد و سست مردم را از رسیدن به ثروت بازمی‌داشت و آن‌ها را از استفاده از توانایی‌هاشان منع می‌کرد. مصر کشوری فقیر بود به این دلیل که اداره‌اش به دست گروهی اندک بود که مهره‌هاش شطرنج را گونه‌ای چیده بودند تا خود، کسانی باشند که از این بازی قدرت سود می‌برند؛ حتی اگر این سود به قیمت تیره‌روزی عموم مردم باشد.

در کشورهایی چون کره‌ی شمالی، هایتی و سومالی که در شرایط مشابه به‌سر می‌برند، قدرت تنها در دست عده‌ی محدودی است که به هر ریسمانی بتوانند چنگ می‌زنند تا از قدرت جدا نشوند. موضوع بسیار سرراست و واضح است؛ دولت‌هایی که سیاست‌های فراگیری دارند مردم خود را به سعادت و ثروت می‌رسانند و برای کشور خود پیشرفت و ترقی را خواستارند.

این در حالی است که دولت‌های سودجو چیزی جز فقر، رکود و محرومیت برای مردم خود به بار نمی‌آورند؛ حال هرچند قرن هم که می‌خواهد گذشته باشد. حقیقت تلخ آن‌جاست که برکنارکردن یک گروه از قدرت و نشاندن گروهی دیگر بر مسند آن، اوضاع را تغییر نخواهد داد. مشاهدات ثابت کرده‌اند که کشورهایی که در آن‌ها انقلاب صنعتی شکل نگرفته‌است همواره نسبتاً فقیر خواهند ماند. همانطور که عجم اوغلو و رابینسون در کتاب آورده‌اند، هیچ‌چیز چون موفقیت، کامیاب نمی‌شود و هیچ‌چیز چون شکست، زمین نمی‌خورد.

«چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» کتابی قطور است؛ خواننده اما هنگام مطالعه ابداً حس نمی‌کند که کتابی سنگین در دست دارد. دارون عجم‌اوغلو و جیمز ای رابینسون امیدوارند این کتاب بتواند تغییری در شرایط فعلی جهان ایجاد کند. برگردان فارسی این کتاب به قلم محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی‌پور و از انتشارات روزنه روانه‌ی بازار شده است.